مشکل نمایشگاه مجازی کتاب چه بود؟
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۹۱۹۰۲۰
آنچه که بهعنوان نمایشگاه مجازی کتاب تهران طراحی و اجرا شد، بیش از یک هفته است که پایان یافته، هرچند هنوز پروندهاش بسته نشده و همچنان بسیاری از کتابهای سفارشداده شده، به دست خریداران نرسیدهاند و حسابها هم تسویه نشدهاند. با این وصف، بنا بر دعوت وزیر ارشاد به نقد نمایشگاه برای بهبود مسیر آینده، تعداد قابل توجهی پرسش درباره این نمایشگاه مانده است که اگر هم طبق معمول پاسخی نگیرند، طرحشان شاید همان امید به آیندهای بهتر را بتواند تصور کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش ایسنا، شاید این نمایشگاه، بزرگترین لطمه را از همان لحظه آغازین خورد که سایت اینترنتی آن بهعنوان محمل برگزاری نمایشگاه، توان لازم را برای پاسخگویی نداشت و تقریبا دو روز از دسترس مخاطبان خارج شد، یا امکان ثبت سفارشها را نداشت.
هرچند در پایان و با تمدید چند روزهی نمایشگاه، ارقام فروش بیش از یک میلیون و ۲۵۰ هزار نسخه کتاب به ارزش بیش از ۶۴ میلیارد تومان اعلام شد، اما به هر حال درباره این تجربه، که گروهی معتقدند دستاوردهای خوبی داشته که در این صورت، دستاوردها حتما باید حفظ شوند یا ارتقاء یابند، مسالهها و ابهامهایی بنیادینتر تا سادهتر وجود داشته است که در قالب پرسشهایی، قابل بحث و بررسی هستند:
-گروهی بر این اعتقادند که برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران، درواقع دخالت دولتی و بهنوعی دست کردن در جیب بخشهایی از صنعت نشر، همچون مراکز پخش، کتابفروشیها و فروشگاههای اینترنتی و مجازی کتاب بوده است. حال این پرسش مطرح است که آیا این روند، با شعارها و هدفهای طرح شده از این دوره از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مغایرت پیدا نمیکند؟
-ازسوی دیگر، برخی از شعارهای طرح شده توسط وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی در دو دولت یازدهم (بهعنوان معاون فرهنگی) و دوازدهم (بهعنوان وزیر ارشاد) مبنی بر برونسپاری امور مربوط به حوزه نشر، مخصوصا واگذاری آنها به صنف بوده است. آیا برگزاری این رویداد توسط مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، اقدامی خلاف این شعارها و ریلگذاریها نبوده است؟
-رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران که به همین واسطه عضو شورای سیاستگذاری نمایشگاه کتاب تهران بوده است، چندی پیش با تاکید گفته بود که هروقت بازیهای المپیک بهصورت اینترنتی برگزار شد، نمایشگاه کتاب تهران نیز بهصورت مجازی برگزار خواهد شد؛ چراکه چنین حرکتی بههیچوجه نمیتواند «عدالت» لازم را در پی داشته باشد. با این حال، او اخیرا از این نمایشگاه مجازی بهعنوان اقدامی بینظیر در جهان و برخی از همکاران او نیز در هیات مدیره اتحادیه، از آن بهعنوان رنسانسی در صنعت نشر یاد کردند. ضمن آنکه مدیر دولتی برگزاری نمایشگاه، آنرا تامینکننده همان «عدالت» توصیف کرد. این حد از تناقض در توصیفها نسبت به نمایشگاه، به چه دلیل میتواند باشد؟
-با این وصف، آیا مسؤولان اتحادیه و نیز معاونت فرهنگی، در این ماجرا، خود را متولی حمایت از کتابفروشان و موزعان کتاب نیز دانستهاند؟ همچنین آیا ممکن است اظهار نظرهای برخی از ایشان، با توجه به ذینفع بودنشان در فعالیت شخصی خود، دارای صلاحیت لازم نبوده باشد؟
-یکی از ایرادهایی که به نمایشگاه فیزیکی و حضوری کتاب تهران گرفته میشد، این بود که ساز و کار نمایشگاه بیشتر در خدمت ناشران پرفروش، همچون برندهای بزرگ، ناشران آموزشی، ناشران کتابهای کودک و نوجوان و ناشران کتابهای فانتزی است. علاوه بر این پرسش که دقیقا کدامیک از ایرادها و مسائل نمایشگاه فیزیکی که همواره همهی طرفهای درگیر به وجود آنها تاکید داشتند، در نمایشگاه مجازی برطرف شد و کدامشان برطرف نشد، این پرسش همچنان باقی است که آیا متولیان برگزاری نمایشگاه، حاضرند اعلام کنند که چه میزان از فروش نمایشگاه به گروههای یادشده تعلق داشته است و چه میزبان از آن، به صدها ناشر شرکتکنندهای که در این دسته از ناشران پرفروش قرار نمیگیرند؟
-آیا این سخن مطرحشده در برخی رسانهها که میزان فروش نمایشگاه برمبنای قیمت پشت جلد کتابها محاسبه و اعلام شده است، نه با توجه به تخفیفهای اعمال شده و یارانهها، صحت دارد؟
-به هر روی، صدها و شاید هزاران ناشر کوچک و بزرگ دیگر، در این نمایشگاه شرکت نداشتند. آیا وزارت ارشاد طرحی برای بررسی چرایی این امتناع و درنتیجه تصمیمهای ثانویه متناسب با ارزیابیها دارد؟
-عمده گفتوگوهای رسانهای ِ انبوه و تاییدی ستاد خبری نمایشگاه به همراه امکانهای اطلاعرسانی در اختیار مؤسسهی خانه کتاب و ادبیات ایران، با نوع ناشران یادشده (برندهای مطرح، ناشران آموزشی، ناشران کودک و نوجوان و ناشران کتابهای فانتزی) بوده است؛ چرا؟
آیا این اتهام صحت دارد که مصاحبهکنندهگان گفتوگوهای یادشده، تنها با کسانی گفتوگو میکردند که حاضر باشند از محسنات برگزاری نمایشگاه بگویند؟ همچنین آیا صحت دارد که در جریان این مصاحبهها، توصیه شده که مصاحبهشوندگان، از مسؤولان برگزاری نمایشگاه، قدردانی کنند؟
-برخی کارشناسان در رسانهها، برآورد هزینهی بیش از ۲۳ میلیارد تومانی را با احتساب یارانهی ۱۶ میلیارد تومانی تخصیص یافته از جانب وزارت ارشاد و نیز هزینههای لجستیک، برای این نمایشگاه داشتهاند. آیا این رقم درست است و در صورت درستی، آیا با میزان فروش اعلام شده و نوع برگزاری، نسبت قابل قبولی دارد؟
-برخی ناشران بر برخی روندها در زمینه ارسال پستی کتابها انتقادهایی داشتند. آیا وزارت ارشاد بررسی در این زمینه داشته است؟
-در تجربه فردی نگارنده و اطرافیان، ایرادهایی در زمینهی دریافت بستههای پستی، ازجمله دریافت چندباره سفارشها از یک ناشر بخصوص و درنتیجه طی شدن چندباره فرآیند پست کتابها مشاهده شده است. آیا ارزیابی دقیقی برای آسیبشناسی این موضوع انجام شده است؟
-با توجه به اینکه در فاکتورهای صادرشده توسط سایت نمایشگاه مجازی، تاکیدشده است که مسؤولیت کلیه مسائل مربوط به محتوای بستههای پستی، از جمله مطابقت با سفارش، برعهده فروشنده است و مسؤولیتی متوجه خانه کتاب و ادبیات ایران نیست، با توجه به آمار دهها هزار سفارشی که اعلام شده، در صورت بروز اختلاف، تکلیف و ملجاء خریدارانی که پول پرداخت کرده اما به خرید خود بهطور کامل نرسیدهاند، چیست؟
-آیا در آمار خرید نمایشگاه مجازی کتاب تهران که به آن بسیار افتخار شد، تفکیکی بین خریدهای ارگانی، خرید حمایتی وزارت ارشاد، بنهای تخصیصیافته و خریدهای شخصی، انجام شده است؟
-یکی از گلههای کتابفروشان این بود که مؤسسه خانه کتاب برای شمارهتلفنهای ثبت شده مشتریان کتابفروشیها که در جریان طرحهای فصلی خرید کتاب ثبت شده بود، پیامک تشویق به خرید از نمایشگاه مجازی کتاب فرستاده شده است. آنان این اقدام را همزمان با کاهش فروششان، نوعی خیانت در امانت میدانستند. بر فرض صحت این ادعا، آیا این اقدام از لحاظ قانونی و شرعی دارای مشکل نیست؟
-آیا ممکن است که هم اکنون اطلاعات ثبت شده این نمایشگاه مجازی که اصطلاحا یک "بیگدیتا" است، مورد خرید و فروش غیررسمی و درواقع سوء استفادههای فردی قرار گیرد؟ آیا برای این مورد، تمهیدی اندیشیده شده است؟
-آیا میزان ذینفعی پرسنل وزارت ارشاد یا نهادهای دیگر در برگزاری این نمایشگاه، بررسی شده است؟ آیا ممکن است که ذینفع بودن برخی پرسنل دولتی، در حسن انجام کار آنان تاثیر منفی گذاشته باشد؟
-در زمان برگزاری نمایشگاه حضوری کتاب تهران، مبلغ خرید مشتریان به صورت مستیقیم به حساب بانکی ناشران منتقل میشد. با توجه به تراکنش مورد ادعای بیش از ۶۴ میلیارد تومانی و بهره بانکی خواب آن که هنوز هم با ناشران تسویه نشده است، این امر و سود حاصل از آن، از نظر قانونی و شرعی، دارای اشکال نیست؟
-آیا نقاط مثبت و منفی نمایشگاه مجازی کتاب تهران، بررسی علمی و مستندسازی شده تا مبنای عملکردهای آتی قرار گیرد؟ آیا در این راستا، به نظرات انتقادی کارشناسان حوزه نشر نیز توجهی خواهد شد؟
-آیا ممکن است که بیتوجهی به نگاههای علمی و تجربی در کنار برخی رابطهگراییها - که مخل فعالیتهای اینچنین بوده است - جزو مشکلات نخستین نمایشگاه مجازی کتاب تهران نیز بوده باشد؟
-مسؤولان معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، در اوایل امسال، مدعی بهکارگیری بستههای حمایتی مختلفی از صنعت نشر بودند. آیا پرونده این بستهها، با برگزاری نمایشگاه مجازی کتاب تهران که طبق آمارهای رسمی موجود، هزاران ناشر و کلیه توزیعکنندگان و فروشندگان کتاب از آن بهرهمند نبودند، بسته خواهد شد؟ خصوصا که قولی این روزها رایج است که منفعت نمایشگاه مجازی، به ناشرانی رسید که قبل از این شرایط هم جزو ناشران ثروتمند محسوب میشدند و این روزها نیز تریبون بیشتر در اختیار اینگونه از ناشران قرار گرفت.
لینک کوتاه: asriran.com/003E8gمنبع: عصر ایران
کلیدواژه: نمایشگاه مجازی کتاب تهران برگزاری نمایشگاه آیا ممکن وزارت ارشاد ی نمایشگاه خانه کتاب اعلام شد کتاب ها بسته ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۹۱۹۰۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیوچهار دوره نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در یک نگاه
مروری به ادوار مختلف نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، تاثیر وضعیت سیاسی و اجتماعی هر دوره را بر میزان استقبال مردم از این رویداد نشان میدهد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، هنوز آن فرش زرشکی پاخورده در خاطرم زنده است، سالن به سالن روی آن فرش راه رفتم تا شاعر محبوبم را در غرفه نگاه پیدا کنم. مجموعه اشعارش تازه منتشر شده بود؛ ۹۹۰ صفحه با بهای ۸ هزار تومان. او با احترام روی اولین صفحه سفید کتاب نوشت: «برای دختر نازنینم: شبنم.» امضا: سیدعلی صالحی. سال ۸۴ بود و هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب با این شعار: «درخت ایران ریشه در آبهای خلیجفارس دارد.» نسل من خاطرات اینچنینی از نمایشگاه بینالمللی کتاب زیاد دارد.
به خصوص آن دورهای که نمایشگاه در فضای سرسبز و خوش ِ محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشد. ازدحام علاقهمندان به کتاب در راهروهای سالنها، دیدار با نویسندههای محبوب، شلوغی غرفه ناشرانی که کتابهای چاپ اولشان را روی میز چیده بودند، خستگی چهره غرفهداران و ناشران که آمیخته با لبخند و خوشی بود و خستگی ما، خستگی شیرینِ ما از پس دهها هزار قدم پیادهروی میان کتابها، نویسندهها و شاعران و گپ زدنهای پرشر و شور درباره شعر، داستان، فرهنگ و سیاست.
سال ۸۶ گویی جادوی شور و اشتیاق نمایشگاه کتاب از بین رفت. دوره ریاست محمود احمدینژاد تازه آغاز و همزمان با آن چرخه سوخت هستهای کامل شده بود و تحریمها آغاز. وزیر فرهنگ و ارشاد وقت، محمدحسین صفارهرندی بود و طرح مبارزه با بدحجابی زمستان ِ قبل از هجدهمین دوره نمایشگاه کتاب تصویب و اجرای آن آغاز شده بود. جامعه هنری زیر سایه سنگین از دست دادن پرویز یاحقی، بابک بیات و ناصر عبداللهی و شادی بازگشت محمدرضا لطفی بود. جامعه ادبی نیز هنوز در کشمکش اختلاف بر سر رمانهای محبوب پس از انقلاب بودند که وزارت ارشاد تابستان سال قبل منتشر کرده بود. فهرستی که در صدرش نام بامداد خمار و نویسندههایی مانند مرتضی مودبپور و فهیمه رحیمی به چشم میخورد. علاوه بر شرایط حاکم بر جامعه از منظر اجتماعی و سیاسی، جابهجایی محل برگزاری نمایشگاه نیز در ریزش بازدید از نمایشگاه اثرگذار بود. نمایشگاه کتاب این ریزش را حدود ۱۰ سال بعد در شهر آفتاب نیز تجربه کرد؛ سال ۱۳۹۵٫ سالی که علاوه بر ریزش بازدیدکنندگان، تعداد ناشران داخلی و خارجی نیز کاهش پیدا کرد.
دهه هشتاد
اگر دوباره به دهه هشتاد که با دوران اصلاحات آغاز و با دوران احمدینژاد پایان یافت، بازگردیم با سیر نزولی انتشار کتاب نیز مواجه خواهیم بود که بر کیفیت نمایشگاه کتاب به خصوص در نیمه دوم دهه هشتاد اثرگذار بود. از منظر نشر باید گفت ابتدای دوره ریاستجمهوری احمدینژاد، جهش ناگهانی آمار نشر شاید از دور حکایت از بهبود حال کتاب داشت، اما هنگامی که به آمار نگاه کنید، متوجه میشوید با تغییر دولت آمار نشر کتابهای مذهبی رشد چشمگیری داشته نه کتابهای حوزه ادبیات و فلسفه و علوم اجتماعی و آنچه در ادامه رخ داد و به نظر سیر نزولی میآید، تعدیل سیاستهای متاثر از مداخله دولت در نشر است؛ کاهش شمارگان کتابهای دینی و افزایش شمارگان کتابهای حوزه جامعهشناسی، فلسفه و ادبیات. هر چند میتوان تغییر فرهنگ مطالعه و ورود فناوریهای نوین به این حوزه را نیز دخیل دانست. برای دریافت اطلاعات دقیق از آمارها و تحلیل نشر این دوره میتوانید گزارشی که تحت عنوان «گزارش ملی فرهنگ حوزه نشر کتاب» برای پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات تهیه شده و در سایت مرکز رصد فرهنگی کشور منتشر شده را مطالعه کنید.
دهه نود
برای نمایشگاه بینالمللی کتاب، دهه پر افت و خیزی بود. بیست و چهارمین دوره نمایشگاه کتاب در سال ۹۰ هنگامی که سیدمحمد حسینی وزیر ارشاد بود، به نظر موفقیت خوبی در برگزاری به دست آورد؛ افزایش حضور ناشران داخلی و خارجی و بیشترین تعداد کتابی که در نمایشگاه تا آن زمان و حتی پس از آن به نمایش گذاشته شد: حدود ۴۷۰ هزار عنوان کتاب. در همین دهه بود که نسیم مرعشی را با پاییز فصل آخر سال است و هرس شناختیم. قیدار و رهش را از رضا امیرخانی خواندیم و فریبا کلهر پنج اثرش یعنی شروع یک زن، پایان یک مرد، شوهر عزیز من، عاشقانه و مردی از آنادانا را منتشر کرد. از گلی ترقی دو کتاب جدید خواندیم؛ فرصت دوباره و بازگشت. ناهید طباطبایی، سور شبانه را روانه بازار کرد و محمود دولتآبادی به مناسبت ۸۰ سالگی کتاب اسبها، اسبها از کنار یکدیگر را نوشت و چاپ کرد. محمدرضا بایرامی بالاخره مجوز مردگان باغ سبز را گرفت و لمیزرع را منتشر کرد. از مهدی یزدانیخرم، خون خورده، سرخ سفید و من منچستر یونایتد را دوست دارم وارد بازار شد.
رضا جولایی، برکههای باد، یک پرونده کهنه، شکوفههای عناب، پاییز ۳۲ و ماه غمگین، ماه سرخ را منتشر کرد. از فرهاد کشوری مردگان جزیره موریس، سرود مردگان، دست نوشتهها، صدای سروش و کشتی توفانزده را خواندیم. از منیرالدین بیروتی، بحر و نهر، آرام در سایه و ماهو، از ابوتراب خسروی، ملکان عذاب را و آواز پر جبرییل، از مصطفی مستور سه گزارش کوتاه درباره نوید و نگار، بهترین شکل ممکن، عشق و چیزهای دیگر، از زندهیادیعقوب یادعلی آداب دنیا و آمرزش زمینی و متغیر منصور، از محمود حسینیزاد این برف کی آمده، آسمان، کیپ ابر، بیست زخم کاری، از جواد مجابی گفتن در عین نگفتن و ایالت نیست در جهان، از حسین سناپور، مخلوقات غریب و دیگر کتابها… ما دهه نود را اینطور سر کردیم و ۹ دوره نمایشگاه کتاب در این دهه برای ما هر سال بیرونقتر شد؛ چه در زمان وزارت سیدمحمد حسینی، چه در زمان وزارت علی جنتی، چه دوران سیدعباس صالحی یا وزارت کوتاه سیدرضا صالحیامیری.
دهه نود را کرونا تمام کرد. نمایشگاه کتاب نیز مانند بسیاری از رویدادهای دیگر تحت تاثیر بیماری همهگیر که روزها و روزها، آمار مرگ و میرش ما را به وحشت میانداخت، معلق شد. بعد از دو سال غیبت (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) نمایشگاه کتاب تهران با شعار «با کتاب سلامتیم» به مصلی بازگشت. اما برای بازگرداندن ناشران و بازدیدکنندگان نیاز به زمان داشت. پارسال که میتوانست فرصت طلایی برای بازگرداندن آن اشتیاق گم شده برای نمایشگاه کتاب باشد، مسائلی دیگر دخیل شد برای بیمیلی برخی ناشران و بخشی از مردم نسبت به حضور در نمایشگاه. برخی آن را تحریم نمایشگاه نام نهادند، عدهای تکذیب کردند، بعضی از مسوولان اعلام کردند مشکلات خود ناشران باعث شده حضور پیدا نکنند و «تحریم» واژه دشمن است… هر چند در مقابل ناشرانی که شرکت نکردند، ناشرانی نیز به نمایشگاه پیوستند که آمارها را افزایش دادند. سال گذشته یکی از پرحاشیهترین نمایشگاههای کتاب را پشت سر گذاشتیم؛ نمایشگاهی با چند پرونده تخلف، چندین تذکر، خبر پلمب و… حالا این روزها به استقبال سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب میرویم که با شعار «بخوانیم و بسازیم» از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشت ماه برگزار میشود.
مرور جدول زیر کمک میکند بتوانیم بینشی نسبت به سیری که نمایشگاه کتاب در این سی و پنج دوره داشته به دست آوریم و اگر هر فراز و فرودش را با شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دورانش بسنجیم، تحلیلی از تاثیر وضعیت جامعه بر این نمایشگاه خواهیم داشت.